نکوهش دنياو از خطبههاي آن حضرت است هان! دنيا خانهاي است که از گزند آن ايمني نيست، مگر هم در آن خانه. کاري کنند که توشه آخرت است نه به کار دنيا پردازند چه آن مايه حسرت است. مردم به دنيا مبتلايند، و به بوته آزمايش درآيند. پس آنچه براي دنيا گرفتهاند، حساب آن بکشند، و از آنان بستانند، و آنچه براي جز دنيا به دست آوردهاند، بدان رسند و در نعمت آن بمانند. دنيا در ديده صاحب خردان، چون سايه پس از زوال است، که گسترده ناشده در هم رود، و افزون نشده کاهش يابد.
( وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ: ) أَلا وَ إِنَّ الدُّنْيا دارٌ لَا يُسْلَمُ مِنْها إِلَّا فِيها، وَ لا يُنْجى بِشَىْءٍ کانَ لَهَا، ابْتُلِىَ النَّاسُ بِها فِتْنَةً فَما أَخَذُوهُ مِنْها لَها أُخْرِجُوا مِنْهُ وَ حُوسِبُوا عَلَيْهِ، وَ ما أَخَذُوهُ مِنْها لِغَيرِها قَدِمُوا عَلَيْهِ وَ أَقامُوا فِيهِ، فَإِنَّها عِندَ ذَوِى الْعُقُولِ کَفَىْءِ الظِّلِّ، بَيْنا تَراهُ سابِغاً حَتّى قَلَصَ، وَ زائِداً حَتّى نَقَصَ.
↧